❓سوال: آیا ماهِ صفر نَحس است؟
📝 پاسخ: نَحس بمعنایِ شوم [بد یُمن] و سَعد بمعنایِ خجسته [خوش یُمن] است.
امیر المومنین به کسی که بر مبنایِ محاسباتِ نجومی، زمانِ پیکار با خوارج را نحس میدانست فرمود: "مَن صدّقک بهذا فقد کذّب القرآن" کسی که تو را در این گفتار تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده. این جنگ در نهایت به پیروزیِ امام منتهی شد.
اساساً هیچ روز و شبی بخودیِ خود نامبارک نیست. بعبارتِ دقیقتر و وسیعتر، اوقات، اماکن، اشخاص و اعداد همگی مخلوقِ خدایند و نُحوسَت ندارند. پس چرا ما گاهی حسِ مواجهه با سَعد و نَحس داریم؟!
1. تفأُّل و تطیُّر: اولی بمعنایِ فالِ نیک و دومی بمعنایِ فال بد است. تفأل و تطیُّر که امروز از آن با نامِ علمیِ قانونِ جذب یاد میشود به ترتیب ارتعاشِ خوب یا بد تولید میکنند و موجبِ جلبِ خیر یا شر میشوند.
رسولِ خدا حتی اتفاقاتِ به ظاهر بد را به فالِ نیک میگرفتند. مثلا وقتی خسرو پرویز نامهی پیامبر را پاره کرد و مقداری خاک فرستاد، حضرت خوشبینانه فرمودند: "به زودی مسلمانان خاک ایران را فتح میکنند" که همان هم شد.
اهلِ تطیّر مدام فالِ بد میزنَد و با تولیدِ ارتعاشاتِ منفی، بد بیاری و نُحوسَت را سمتِ خود جذب میکند. اگر شنبه را با بخت و اقبالَش ناسازگار بپندارد، همان روز برایَش میشود نحس! این نحوسَت از ذاتِ آنروز نیست و ریشه در تطیّرِ او دارد.
2. اتفاقِ خوب و بد: عیدِ غدیر، سعید است و عاشورا، نحس! علتِ سعد و نحس در این دو روز، نه از ذاتِ آنروزها که بخاطرِ رویدادهایی است که در آن بازهی زمانی رُخ داده. موالیدِ اهلبیت، اعیاد، شنبه، سه شنبه و پنجشنبه طبقِ روایاتِ شیعه، سَعد و سعیدند.
آیهی "فاَرسلنا علیهم ریحاً صرصراً فی أیّامٍ نَحِسات" یعنی این ایام چون ظرفِ عذابِ خدا قرار گرفته اند، نحسند نه آنکه همان ابتدا نحس بودهاند. همانطور که سعد و مبارک بودنِ شبِ قدر، ذاتی نیست و به یُمنِ نزولِ قرآن است: "إنا أنزلناهُ فی لیلةٍ مُبارکةٍ".
3. استثنائات: قوانینِ کلی، غالبا تبصره دارند: "ما مِن عامٍّ و قد خُصّ". از روایات استفاده میشود که برخی از روزها نَحسند و در آنها هیچکاری جُز خلوت، عبادت و روزه نشاید! البته برخی از آن روزها، نحوستش بخاطرِ اتفاقاتِ آنروز است. بطورِ کلی اوقاتِ نحس طبقِ بیانِ اهلبیت، عبارتند از:
👈 22 محرم
👈 10 صفر
👈 4 ربیع الأول
👈 28 ربیع الثانی
👈 28 جمادی الأولی
👈 12 جمادی الثانی
👈 12 رجب
👈 16 شعبان
👈 24 رمضان
👈 2 شوّال
👈 28 ذى القعده
👈 8 ذی الحجه
👈 کوامِل: روزهایِ 3، 5، 13، 16، 21، 24 و 25 ماهِ قمری.
👈 چهارشنبه، نحسِ مستمر و روزِ آفرینِش جهنم
👈 قمر در عقرب: حدودِ دو روز و نیم از ماهِ قمری، قمر [ماه] در برج عقرب قرار میگیرد. با داشتنِ تقویمِ نجومی میتوان از زمانِ وقوعِ این رویداد، مطلع شد.
این ایام، نحسند و مسافرت، انعقادِ نطفه و عقد در آنها، کراهت دارد. اما میتوان این نُحوست را با صدقهی صبحگاهی دور کرد بفرمودهی امام صادق "مَن تَصدَّقَ بِصدقةٍ إذا أصبحَ دَفعَ اللّهُ عَنهُ نحسَ ذلِکَ الیوم".
جز مواردِ فوق، روزِ سَعد و نحسِ دیگری نداریم. آنچه با عنوانِ "نحسِ اکبر" یا "سعد اکبر" در بینِ مردم متداول است به همراهِ اعمال و اذکارِ مطرح در این مقوله، همگی ساختگیاند و ترویجِ آن به منزلهی دروغ بستن به خداست.
نحوستِ ماهِ صفر و آدابِ خرافیِ این ماه مثلِ شکستنِ تخم مرغ و دق البابِ مساجد هیچ منبع و سندی ندارد. در مفاتیح الجنان نحوستِ ماه صفر با عنوان حدیث نقل نشده و این یعنی لابد حدیثی در این زمینه نیست و توصیه به صدقه و دعا از این باب است که اگر هم مردم تصور نحوستِ احتمالی دارند، با صدقه و دعا دفع میشود. دعای "یا شدید القوی" نیز با وجود مضمون صحیح، صدورش از جانب معصومین محرز نیست ولی خواندنش به قصدِ امید ثواب، مُجاز است.
ادعای واجب شدن بهشت به کسی که خروج ماه نحس صفر را بشارت دهد نیز یک برداشت غلط از حدیث نبوی است. ماجرا از این قرار است جمعی نزد رسول خدا در مسجد قبا نشسته بودند. حضرت فرمودند اولین کسی که بر من وارد شود، بهشتی است! حضار از جا برخاستند و لحظاتی بعد برگشتند در حالی که هر کدام تلاش میکردند زودتر نزد حضرت بیایند!
پیامبر این اوضاع را که دید، به جماعتِ حاضر فرمود بینِ وارد شوندگان، آن کسی که بشارت خروج ماه آذار (صفر) را بدهد، اهل بهشت است. در این هنگام ابوذرِ غفاری وارد شد و این بشارت را داد. پس حدیثِ فوق برای معرفیِ ابوذر غفاری است و مرادَش این نیس که هر کس بشارت ماه صفر را بدهد بهشتی است.
خاستگاه خرافهی خوش یُمن بودن نعل، لشکر عمر سعد است. وقتی ابدان مطهر شهدای کربلا را زیر سُم اسبان لگدمال کردند، سرمستانه نعلها را به نمایش در آوردند!