مقدمه
آدمی، دارای احساس و عاطفه است. این ویژگی، انسان را از موجودات بیجان متمایز و متفاوت میکند. انسان نمیتواند نسبت به رفتارهای اطرافیان خود بیتفاوت باشد. بلکه متناسب با نحوهی برخورد دیگران، خوشحال یا رنجیده خاطر میشود. بنابراین رنجش، ریشه در ذات انسان دارد.
اساسا زود رنجی و حساس بودن کنشی منفی نیست که انسان از وجود آن در اندرون خود نگران باشد. آنچه باید مدنظر قرار بگیرد دو چیز است:
- رعایت اعتدال: رنجش و حساسیت باید متناسب با میزان آزاری باشد که به انسان وارد میشود. مثلا در جانب افراط، نمرهی نامطلوب نباید دانشآموز را آنقدر برنجاند که منجر به خودکشی شود؛ و در جانب تفریط آنقدر دانشآموز را بیتفاوت نکند که حتی از مردود شدن نیز نرنجد.
- موضوع رنجش: قیمت و ارزش موضوع باید آنقدر بالا باشد که به رنجش و حساسیتش بیارزد. مثلا رنجش انسان از کلام نابجای یک کودک، خطا است.
رنجشی که از حد اعتلال خارج نباشد و موضوعش ارزشمند باشد باعث مهربانی و انجام وظیفه میشود. با توجه به اینکه زنان از احساسات بیشتری بهرهمند هستند، طبیعتا زودرنجتر خواهند بود.
زود رنجی چیست؟
فرد زودرنج و حساس کسی است که زود آزرده میشود. این آزردگی ممکن است بخاطر رفتار غیر منطقی و حتی منطقی اطرافیان ایجاد شود. بطور کلی زودرنج کسی است که در مقابل یکسری رفتارها و برخوردها که با روحیات و شخصیت وی سازگار نیست، آزرده خاطر میشود. همان طور که گفته شد این زودرنجی میتواند به دو شکل صورت پذیرد. یکی بر اثر کنش و یا کنشهایی غیر منطقی که فرد در مقابل این نوع کنشها یک نوع واکنش رنجگون را نشان می دهد؛ و دیگر، کنشها و یا رفتارهای منطقی است که در این شرایط هم چون این نوع رفتارها با افکار و روحیات فرد سر سازگاری ندارد، ناراحت میشود.
عوامل مؤثر در شکلگیری زودرنجی
اما چند عامل مهم در شکلگیری این نوع حساسیتهای بیجا دخیلند:
- وراثت: عامل اول وراثت (ژنتیک) است. زودرنجی میتواند موروثی و از نسلی به نسل دیگر انتقال یابد.
- بیاحترامی: عامل دوم، بیاحترامی و بیتوجهی نسبت به عقاید، سلائق، فرهنگها و... است. مثلا یک شاعر اگر به جوهرهی هنرش بیاحترامی شود، بیگمان ناراحت و یا آزرده میشود.
- تربیت خانوادگی: محبت افراطی در ایام کودکی باعث میشود انسان تبدیل به فردی لوس و زودرنج شود که با اندک ناملایمتیای خاطرش مکدر گردد و حساسیت نشان دهد.
- سابقهی سوء: گاهی شخص، مرتکب خطای فاحشی در گذشته شده است. خوف فاش شدن این خطا و نیز برداشتهای منفی وی از سخنان اطرافیان او را میآزارد. او تصور میکند اطرافیان دائما در صدد طعنه زدن به گذشتهی او هستند.
راهکارهای غلبه بر حساسیت
- ارتباط و معاشرت با جمعهای دوستانهی اقوام و آشنایان. بطور کلی برقراری ارتباط و صلهی رحم با اطرافیان باعث بالا رفتن جنبهی انسان میشود. در نتیجه کمتر دچار حساسیت و رنجش خواهید شد.
- داشتن شوخیهای سالم با دوستان.
- هرگاه رنجش یا حساسیت بوجود آمد، سریعا فضا مکانی و فکری خود را عوض کنید و به زیبائیهای زندگی و چیزهای مثبت فکر کنید.
- مثبت اندیشی و حسن ظن، موجب کاهش حساسیتهای بیجا میشود.
- گاهی رنجیدن بخاطر توقع بالای شما از دیگران است. اگر میزان توقعتان را کم کنید به همان تناسب، حساسیتها نیز از بین میرود.
- گاهی زودرنجی بخاطر حس حقارتی است که در وجود شما است. سعی کنید علت حقارت را شناسائی کرده و به مرور آنرا مرتفع کنید.
- سعی کنید بیش از حد معمول به دیگران محبت نکنید. زیرا محبت افراطی، باعث عصبانیت و سوء استفادهی اطرافیان میشود؛ حتی گاهی آنها را وادار به پرخاش میکند. بنابراین حفظ خط تعادل در دوست داشتنها مهم است.
- مدارا با اطرافیان و کمک به آنها شما را به چهرهای دوست داشتنی مبدل میکند. هیچکس فرد دوستداشتنی را آزار نمیدهد.
- گریه کردن باعث تخلیهی ناملایمتیهائی میشود که از اطرافیان متوجه آدمی میشود. سعی کنید گاهی برای تخلیهی روحیه بدور از چشمان دیگران اشک بریزید تا کمی سبک شوید.
- قهر کردن با افراد مزاحم میتواند آنها را متنبه کند. این قهر نباید بیش از سه روز طول بکشد و جنبهی تنبیهی داشته باشد. تلخی قهر، باعث میشود فرد مزاحم بعد از این بیشتر مواظب رفتارهای خود باشد. البته اگر قهر، باعث سوء استفادهی شخص میشود باید از آن پرهیز کرد.
- به خودتان بگوئید رفتار ناپسند افراد نشانگر شخصیت او است. پس نباید از فرد بیشخصیت بیش از این، توقع داشته باشم.
- مشکلات و ناراحتیهای گذشته را مرور نکنید. زیرا آن مشکلات حساسیت شما را بیشتر میکند.
- باید با نوع ادبیات مردم کنار بیائید و مدارا کنید. افراد زودرنج اغلب از طیف افرادی هستند که به نوع ادبیات افراد توجه خاصی دارند و براساس همان قالبهای ادبی در حرکتند. درست است که جملهی "سکوت را رعایت کنید" با واژهی "خفه شو" زمین تا آسمان فرق دارد؛ اما ادبیات گفتاری برخی مردم از نوع دوم است بدون اینکه قصد و غرضی داشته باشند.
- ما قبل از اینکه وارد ارتباط با فردی بشویم پیشاپیش در ذهن خود انتظارات و توقعاتی را ناخودآگاه برای این رابطه تعریف می کنیم. اگر این انتظارات و توقعات واقع بینانه و درست تنظیم شده باشد، وقتی درگیر رابطه میشویم برایمان خیلی مسائل قابل انتظار است و انتظارش را میکشیم؛ لذا مشکل حادی برایمان ایجاد نمی شود. اما اگر این انتظارات و توقعات ذهنی ما بیش از اندازه ایدهال گرایانه، دقیق و سخت گیرانه باشد و با واقعیات تطابق نداشته باشد، به هنگام برقراری ارتباط واقعیتها با ذهنیات ما ناهمخوان شده و برای ما مشکل ایجاد می کند. اما اینکه چه انتظاراتی و توقعاتی واقع گرایانه هست و صحیح هست و چه انتظاراتی رویایی و ایده ال گرایانه و نشدنی هست، بحث مفصل است که در اینجا مجالش نیست. اما به عنوان مثال به یک نمونه از انتظارات غلط اشاره میکنم:
انتظار ایده آل و غیر واقع بینانه: « همه باید به من احترام بگذارند». انتظار فوق به همان اندازه که عالی و دوست داشتنی هست به همان اندازه غیر واقع بینانه و دست نیافتنی میباشد. در واقعیت هیچکسی نیست که همه به او احترام بگذارند. حتی اگر آن شخص پیامبر خدا باشد باز هم کسانی هستند که دندان مبارکش را بشکنند یا از بالای پشت بام بر سرش زباله بریزند یا با او وارد جنگ شوند. پس در واقعیت باید انتظار اینکه همه به ما احترام بگذارند را که غلط است با انتظاری واقع بینانه جایگزین کنیم. مثلا این انتظار که: «بهتر است دیگران به من احترام بگذارند، اما اگر کسی به هزارو یک دلیل نخواست این کار را بکند، برای من قابل پذیرش است». حالا با این پیش فرض و این انتظار واقع بینانه ، هر گاه در ارتباط هایمان، فرد یا افردای آن طور که ما دوست داشتیم ، با ما برخورد نکرد، قابل فهم است و ما پیشاپیش پذیرفته ایم که بعضی ها بر خلاف میل ما رفتار می کنند.
- از حساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید.
- همیشه تصور کنید که الآن بدترین برخورد با شما خواهد شد. این تصور باعث میشود اولا آمادگی تحمل رفتارهای بد دیگران را داشته باشید و ثانیا برخوردهاى بهتر از مورد انتظار شما باعث خشنودى تان خواهد شد. اگر شما همیشه انتظار برخورد خوب داشته باشید، اگر برخلاف تصور شما روی داد ممکن است پرخاش کنید.
- با خود شرط کنید که هیچ گاه و در هیچ شرایطى برخورد تند نداشته باشید و اگر ناگهان از شما برخورد تندى سر زد خود را جریمه کنید؛ مثلا یک روز روزه بگیرید. کارآیى این روش، بسیار بالا است و بسیارى از علماى بزرگ بدین سان تمرین عملى و خودسازى نمودهاند.
- اگر در کنترل زودرنجی خود موفق شدید به خود هدیه بدهید.
- از تفریحات سالم و تقویت کننده اراده مانند کوهنوردى، شنا، دو و پیادهروى و گردش در طبیعت و... نیز استفاده کنید.
- در تصمیمگیرىها، حتىالامکان با افراد عاقل و پخته مشورت نمایید و از اقدامات عجولانه و مطالعه نشده بپرهیزید.
- بیشتر با افراد خوش خلق و غیر عصبى معاشرت کنید.
- از موقعیتهاى که زمینه تندخویى در آن فراوان است، اجتناب کنید و در موقعیتهایى حضور یابید که رفتار پرخاشگرانه در آنجا دیده نمىشود و از موقعیتهاى که شما را به تندى نمودن دعوت مىکند، دور شوید. به عنوان مثل اگر شخص خاصی باعث رنجش شما باشد، ارتباط خود با وی را به حداقل برسانید.
- قبل از هر عملى، در مورد پیامد آن تفکّر و اندیشه کنید و آنگاه اقدام نمایید و با تمرین این راهکار و به کارگیرى آن در مورد تمام رفتارها، اندک اندک کنترل خویش را بر تمام رفتارها توسعه بخشید.
- به برخى رفتارها و حالاتى که از افراد سر مىزند. و شما را به عصبانیت دعوت مىکند، توجه نکنید؛ مثلاً اگر کسى با حرف ناروا شما را بر مىافروزد، از شنیدن و گوش سپردن به سخنان وى اجتناب کنید و حتى گوش ندهید یا محیط را ترک کنید. دیگر به گفتههاى او دقت و توجه نکرده و آنها را در ذهن خود مرور نکنید. نسبت به دیگر اعمال فیزیکى و رفتارهاى پرخاشگرانه و تحریک کننده نیز همین طور واکنش نشان دهید و راه بىتوجهى و تغافل را پیش گیرید.
- سطح شناخت خود را با مطالعه و تفکر از زشتى، ناپسند بودن، غیرقابل جبران بودن اعمال پرخاشگرانه بالا ببرید؛ مثلاً روایات، آیات و داستانهایى را که در مورد این نوع رفتارها و آثار آنها نوشته شده، مطالعه کنید و بعد در مورد آنها فکر کنید. حتى در برخى موارد به آثار رفتار تندى که خود مرتکب آن شدهاید، توجه نموده و آن عمل و زشتى آن را در ذهن خود مرور کنید؛ به گونهاى که به یک حالت خود هشدارى از درون دست یابید و آثار فردى و اجتماعى و پیامدهاى حیثیتى آن عمل زشت را لحظه به لحظه در ذهن خود مرور نموده و قبح آن را براى خود بزرگ جلوه دهید تا از درون از آن عمل متنفّر شوید.
- به هنگام بروز عصبانیت و تندخویى سریع، حالات خود را تغییر دهید؛ مثلاً اگر ایستادهاید، بنشینید و اگر نشستهاید، دراز بکشید و صورت خود را با آب سرد بشوید و یک لیوان آب خنک بیاشامید و خود را از موقعیت دور سازید.
- از خواندن قرآن به مقدار زیاد و در نوبتهاى متعدد در طول 24 ساعت هرگز غفلت نورزید؛ چه قرآن تأثیر عظیم در رسیدن به حالت سکینه و آرامش درونى دارد. همین طور عبادتهاى خود، مانند نماز را در اول وقت و با حضور قلب کامل به جا آورید که تأثیر بزرگى در رسیدن به اطمینان خاطر دارد و آدمى را از درون به سکوى آرامش مىسپارد.
- بعد از استحمام و به هنگام خروج از حمام، دو پاى خود را تا قوزک با آب سرد بشویید.
- دیگر رفتارهاى عادى و روزمره خود را نیز با تسلط کامل بر رفتار و بدون شتابزدگى انجام دهید و آنها را آرام آرام تعقیب کنید تا نرمخویى و پرحوصلگى، بر تمام رفتارهاى شما حاکمیت پیدا کند.
- چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچههاى خود را شل کنید تا آرامش عضلانى پیدا کنید و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
- به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصى نیفتاده است؛ مگر آسمان به زمین آمده؟ بقیه در چنین مواردى چه مىکنند؟ آیا همه عزا مىگیرند؟ هر کسى به کارى مشغول مىشود و اعتنایى به این گونه موارد نمىکند.
- اگر برخى موارد سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد سریع خود را سرزنش و حتى در لفظ اظهار پشیمانى نمایید و وعدهها و قولى که با خود داشتید را در ذهن خویش حاضر سازید.
- از خود ارزندگیهاى نابجا و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه براى خود اجتناب ورزید و تنها هنجارها را رعایت کنید و لذا به سراغ رفتارهاى متواضعانه همانند تقدم در سلام، همنشینى مناسب با افراد پایینتر، ابراز ارادت به کوچکترها، مصافحه و احوالپرسى با دیگران به خصوص طبقه پایینتر، تفریح و صحبت با دیگران اقدام کنید.
- ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید و تکرار اذکار: «استغفرالله ربى و اتوب الیه» و «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم».
- وقتى که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید براى مدتى (حدود 10تا 15 دقیقه) راه دریافتهاى حسى خود را سد سازید مثلاً جلوى گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافتهاى عصبانیت را تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند.
- اگر رفتار و یا صفتى که در شخصى هست موجب عصبانیت شما شده است آن رفتار را شوخى تلقى کرده و به شکلى خود را از تیررس آنها دور در نظر بگیرید یعنى به گونهاى از مخاطب در نظر گرفتن خویش در برابر رفتارهاى دیگران پرهیز کنید مثلاً از مشاهده کسى که فحش مىدهد با خود بگویید مخاطب او من نیستم و در این هنگام از صحنه دور شده و راه دریافتهاى حسى را سد سازید تا بیشتر مورد هجوم قرار نگیرید.
- براى توجیه رفتارهاى خلاف انتظارى که از دیگران سر مىزند توجیه مناسب داشته باشید و آنها را مقصر تلقى نکنید تا موجب شود به خود اجازه عکس العمل بدهید مثلاً بگویید خودم از این فرد بدتر رفتار مىکنم او اشتباه گرفته مقصر نیست اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.
- به نظرات و عقاید دیگران احترام قائل شوید و به دیده احترام به آنها بنگرید و حتى محترمانه با آنها رفتار کنید.
- همیشه خودتان و رفتارتان را درست و صحیح تلقى نکنید و احتمال خطا در کارهاى خود را بدهید.
- سعى کنید به عنوان تمرین گاهگاهى با افرادى که سلیقه آنها را نمىپسندید برخورد کوتاه مدت داشته باشید و با صاحبان دیگر انتظار مراوده کوتاه مدت داشته باشید.
- شرح موارد فوق را در جدولى بنویسید و موارد انجام شده و یا تخلف از آن را یادداشت کنید و همواره سعى کنید موارد تخلف را کاهش داده و بیش از پیش خود را به انجام آنها مقید سازید و حتى قبل از بروز آن موقعیتها و به صورت مستمر، راهکارهاى فوق را سرلوحه اعمال خود قرار دهید. و از آن به بعد، باید میزان موارد پرخاشگرى شما کاهش یابد. آنها را نیز یادداشت کنید و کم کم از میزان آنها در طول روز، هفته و... بکاهید و خود تنبیهى را به کار بگیرید.
- مطالعه کتاب معراج السعاده، مقام سوم، بحث مربوط به غضب و حلم را توصیه مىکنیم.
- از حساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید.
- یک نفر محرم اسرار براى خود برگزینید. این فرد مىتواند همسر، مشاور یا دوست شما باشد. این رابطه نزدیک و صمیمانه، باید به گونهاى باشد که بتوان در مورد موضوعات بىاهمیت با او درد دل کرد و حتى بدون اینکه احساس کنید وقت او را تلف کردهاید به او تلفن بزنید و موضوع را با وى درمیان گذارید. در این صورت است که با پدید آمدن هرگونه مشکل جسمى یا روانى، مىتوان با تکیه کردن به او و بیان مشکل خود، احساس آرامش کرده و پشتوانه روانى شما باشد.
- شوخ طبع باشید و احساسات منفى و تندتان را نسبت به دیگران با تمرین به احساسات مثبت تبدیل کنید.
- پرهیز از تحریکات عصبى؛ بعضى از مواد به طور طبیعى سیستم اعصاب و دستگاه قلبى - عروقى را تحریک مىکند. نوشابههاى گازدار، شکلاتها و برخى داروهاى غیرمجاز، محرکهایى است که سبب تشدید واکنش افراد حساس به محرکهاى اطراف آنها مىشود؛ به طورى که در مواقع لزوم نمىتوانند واکنش مناسب نشان دهند. آنها براى به دست آوردن آرامش قادر نیستند به موقع از سیستم پاراسمپاتیک خود استفاده کنند و براى مدت طولانى در حالت عصبى باقى مىمانند. بنابراین توصیه مىشود از مصرف چنین مواد تحریک کننده به حداقل ممکن اکتفا کنند.
- بهبود بخشیدن به مهارتهاى اجتماعى و ارتباطى؛ است افرادى که مهارتهاى ارتباطى بسیار ضعیف و نامناسبى دارند، سهم زیادى در عصبانیت و تندى در جامعه را به خود اختصاص مىدهند
- یکی از علتهای اصلی زودرنجی مخصوصا در دورهی نوجوانی توقعات بالای فرد از اطرافیان مثلا والدین است؛ و چون آنها نمیتوانند نیازمندیها و توقّعات وی را برآورده کنند، از آنها میرنجند و یا اینکه چون احساس استقلال میکنند و میخواهند کمتر تحت کنترل و نظارت والدین باشند و از سوی دیگر دوست دارند در مسایل خانواده و آینده زندگی خود تصمیم بگیرد و نظرش محترم باشد، اگر با موافقت والدین روبرو نشود، سخت از آنها میرنجند. و ممکن است این حالت در فرد بصورت عادت تبدیل شود، به گونهای که از دیگران هم بدون دلیل برنجد. بنابراین شناخت فرایند این حالت و این که چه عوامل و زمینههایی باعث این حالت شده است، بسیار مهم میباشد. این قاعده را به یاد داشته باشید که: "توقع پایین آمد، تحمّل بالا میرود و بر عکس یعنی توقع که بالا رفت تحمّل پایین میآید".
- کاهش انتظارات از دیگران: از دیگران انتظار نداشته باشید که کاری برای شما انجام دهند، بلکه بیشتر سعی کنید اعتماد به نفس را در خود تقویت نموده و روی پای خود بایستید. البته این بدین معنا نیست که از تجارت و نظرات دیگران هم استفاده نکنید. بلکه در عین حال که با افراد بزرگتر از خود، والدین، معلمان و... در مورد مسایل زندگی و آیندهتان مشورت میکنید، سعی کنید که کارهایتان را خودتان انجام دهید. اعتماد به نفس و داشتن روحیة خودباوری، بخشی از عوامل موفقیّت شما محسوب میشود.
خلاصه
بطور خلاصه باید گفت درمان اصلی حساسیت و زودرنجی دو نکته نهفته است: اول کاهش توقعات؛ و دوم پرهیز از منفی نگری و سوء ظن.
در محور اول قرار نیست ما دیگران را خادم خود بدانیم و همگی دست به سینه در برابر ما تعظیم کنند. این واقعیت را بپذیریم که نه ما آنقدر دوستداشتنی هستیم که همه ما را بپرستند؛ و نه آنها آنقدر مؤدب هستند که حداقلهای ادب را در برابر ما رعایت کنند. حتی خدا نیز با آنهمه محبوبیت نیز دائما مورد تعرض بیادبان است.
در محور دوم نیز اصل را بر مثبتنگری بنا نهیم. سعی کنیم چشم خود را در برابر خطاهای افراد بپوشانیم. ما مأمور خطاهای دیگران نیستیم. البته مراد، چشمپوشی مسئولانه است. یعنی اگر همسر انسان خطای فاحشی را مرتکب شده است، وظیفهی ما فقط تذکر صریحانه و صمیمانه است. اگر او اطاعت نکرد، تکلیف از ما ساقط است. گرچه احتمال این وجود دارد که دود خطای او به چشم من هم برود. اما امر دایر است بین دو نتیجه:
اول: درگیری ذهنی مدام با خطای افراد؛ که نتیجهاش زودرنجی دائمی و همیشگی است.
دوم: بیتفاوتی مسئولانه در برابر خطای افراد؛ که نتیجهاش آرامش نسبی روحی است. گرچه احتمال تأثیر خطای او در زندگی من وجود دارد.
به نظر میرسد بین ایندو راه حل، راه دوم کمآسیبتر است. زیرا مورد اول کل زندگیتان را تباه میکند؛ اما راه دوم شما را به آرامش نسبی میرساند. ضمن اینکه شما در خطای وی شریک نیستید. گرچه احتمال تأثیر خطای او در زندگی شما هنوز وجود دارد. اما به هر حال این راه بهتر از قبلی است.
موفق باشید